یک صندلی کنار رویاهایم بنشینی یا بروی

یک صندلی کنار رویاهایم از ان تو ٫ بنشینی یا بروی

یک صندلی کنار رویاهایم بنشینی یا بروی

یک صندلی کنار رویاهایم از ان تو ٫ بنشینی یا بروی

کو سلامی که بر منحنی ترین واژه ها

زیباترین پذیرفتنیها بود؟

باور کردم در نهایت ناباوری

تیک تاک تیک تاک

این عبور ثانیه هاست ؟

در کدامین جای زمان ایستاده ام من کنون

لحظه های با شکوه و دوست داشتنی

زود از من عبور کردند

و در مداری خالی از تنفس بر قرار ماندم

لحظات پر گزند گویی هرگز در حرکت نیستند

و کنون زمان در بهبهه جنجال و هیاهو ایستاد از برای من

تیپ تاپ تیپ تاپ تیپ تاپ

این صدای نبض حیات بود

که در لحظه ای ناگاه بی صدا ماند؟

من کجای این سرزمین بی طپش و مسکون ایستاده ام؟

چه ظلمت غلیظی چه نبرد نابرابری

این خلا غریب در کجای هستی بود

که نه دیدمش و نه شنیدمش تا کنون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نه رویش پیچکها ٬ نه صدای چکاوکها ٬ نه بوی اقاقیها ٬ نه سرخی شقایقها

فقط سیاهی و سکوت

چه جاده تنگی چه صلیب سنگینیست بر دوشم

قدم به قدم علامت تنفس ممنوع

قدم به قدم علامت فریاد ممنوع

سرم به دوران میافتد  از این پیچ و خم از این سرازیری پر شیب

صداهای مبهم در هم میپیچد

کلمات نا مفهوم با هم عجین میشوند

اه خدای من این چه حالتیست که میفشرد مرا ظالمانه در خویش

 من راه خانه ام را گم کرده ام

به دنبال صدایی روان شده بودم

اما صدا هم در زوزه های باد گم شد

چه کسی مرا صدا کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خانه ام کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

نظرات 19 + ارسال نظر
بچه مخفی یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:39 ق.ظ

مث همیشه قشنگ بوداااااااا نادییی>:D<

بانمک یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:58 ق.ظ http://www.banamak.blogsky.com

سلام جالب بود
خوشم اومد
همیشه موفق باشی من دیروز برات کامنت گذاشتم
ولی خبری نشد

توپولی یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:00 ق.ظ http://topoli6612.blogsky.com

خیلی قشنگ بود
دیگه نمیدونم بیشتر از این چی بگم
فقط همین که واقعا قشنگ مینویسی
موفق باشی
----------.----.
------ _.'__ ---`.
--.--(#)(#)----/##
.' @------------/###
:------------,--#####
--`-..__.-'_.--###/
--------`;_:-- ---`"'
-------.'"""""`.
-----/, ------- ,
----//--------- \
----`-.______.-'
--- ___`. | .´'___
-(______|______)

گناه مقدس یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:09 ق.ظ Http://sinsainet.blogsky.com

سلام دوست عزیز
با خوندن مطلب یاد شعر اجازه بی اجازه لفتادم
خیلی قشنگ بود مخصوصا قسمت تاپ تاپ مطلب
دوستم من قبل از اومدن تموم تاوانهایی که بابت کارهام کردم ازم گرفتن الان فقط میترسیدن که دوباره بخوام شروع کنم اخه تو تهران دوباره گروه درفشی و کاویانی شروع به فعالیت کرده
اکبر گنچی محست سلطانی هم تو فکرش هستن
فقط منودیم ما که .......
کاش میتونستم از یان جا برم
میدنی من تموم زندگیم ایران هست تموم وجودم اونجاست
تموم ارزوهامو کنار سارای عزیزم دفن کردم
تموم دخوشیم اینه که برم سر خاکش
اگه اینو هم از خودم بگیرم که دیگه .....
ولی واقعا کاش میتونستم دل بگیرم از ایران
هنوز بوی محرم که میاد دلم تنگ عزادازی ها میشه
ظهر عاشورا عشق قمه زنی تو سرم میفته
هر کاری بکنم نمیتونم واقعا کاش میشد
راستی یه خورده فضولیم گل کرد مشکل شما چی بوده

پگاد یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:15 ق.ظ http://pegad.blogsky.com

سلام ! در عبور بی تردید زمان ،زنده گی دوران گنگی از تولد تا مرگ را برایم آفرید..... زمان زیبا بود بخصوص " نه رویش پیچکها، نه صدای چکاوکها...." . البته اولش گنگ یعنی نتونستم درست بخونمش . راستی ظالمانه را ضالمانه نوشتین .

بابک یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:01 ق.ظ http://bache-khoshtip.persianblog.com

سلام.....ایندفعه اپدیتت خیلی سنگین بود ...ولی قشنگ بود ؟؟ خیلی بده که یه جایی بریم و نوشته باشه تنفس ممنوع /// خوش تیپ باشی

رنگین کمون یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:30 ق.ظ http://delkadeyeh-man.persianblog.com

دلم گرفته است...میخواهم بگریم اما اشک به میهمانی چشمانم نمی آید ,تنم خسته و روحم رنجور گشته و میخواهم از این همه ناراحتی بگریزم اما پا هایم مرا یاری نمیکنند . مانند پرنده ایی در قفس زندانی گشته ام . از این همه تکرار خسته شده ام , چقدر دلم میخواهد طعم واقعی زندگی را بچشم , چقدر دلم میخواهد مثل قدیم عاشق هم بودیم , چقدر دلم میخواهد مثل قدیم کلمه ی دوستت دارم را هر روز از زبانت بشنوم , ولی افسوس آن کلمه که مرا به زندگی امیدوار می کرد حال به فرا موشی سپرده شد و جایش را تحقیر گرفت ***سلام نادیا جان ببخش دیر میام دارم کم کم میرم شعرت خیلی قشنگ بود یه جورایی مثل من بود ببخش ببخش

سیاوش یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:45 ق.ظ http://-

نادیا خانم ٬درود !
اون چه که نوشتید ٬یعنی اون ترشح روح ٬ خیلی جالب بود ٬
تنها یی شما دیرینه است !منتها عمق اون تنهایی حالا دیگه چندان هم وسوسه کننده نیست برای کسانی که درست به قد و قواره ی دلتنگی شما تنهان ...
فکر می کنم مدت مدیدی نباشه می نویسید ...(البته حدسم می تونه کاملن بی مورد باشه ) اما به این دلیل این رو گفتم که چند تا اشتباه املایی به علاوه ی چند مورد استفاده از واژه هایی بود که معناشون رو شما دقیق درک نکردید !
متاسفم اگر در اولین برخورد ممکن از خودم برنجونمتون ٬چاره چیه ٬وقتی برای کار دیگران ارزش قایل باشیم میشه در عوض انتظار داشت به کار ما با طمانینه و تامل نگاه بشه .
به هر جهت خوشحال می شم باز هم از شما کار تازه بخونم .
به آرزوی امیدواری و روشنایی برای شما !
سیاوش .آ
از بوشهر یک شنبه - ۶-آذر ماه -۸۴

ترنم یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:49 ق.ظ http://reza-khoy.blogsky.com

سلام
ممنون که باز هم به ما سر میزنین . بعد از یک هفته آپ میکنم
یکم معدم جور نیس .
یا حق..........

بابییییییی یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:51 ب.ظ http://babak1363.persianblog.com

مرسی نادی قشنگ بود

ارش شهابی یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:57 ب.ظ

زندگی با همه ی سختی ها

زندگی با همه ی سستی ها

زندگی با همه ی بود و نبودش،

همچنان می گذرد...

افرین خیلی قشنگه منتظر نوشته های جدیدت هستم

نازنین(زندگی) یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:20 ب.ظ http://www.mohabbat.blogfa.com

نادیا جون سلام :

متن زیبات را خواندم . سرشار از احساس پاک شما بود . خیلی لذت بردم .

عزیزم چقدر لطف کردی و من را قابل دانستید و به وبلاگم تشریف آوردید . از شما کمال تشکر را دارم .

من در لبنان کلیسا رفتم و برام خیلی جالب بود . اما کلیسایی که در اصفهان دیدم بی نهایت زیبا بود . ان شاء الله به ایران آمدید حتما از کلیسای جلفای اصفهان دیدن فرمایید .

در پناه حق شاد و موفق باشید . قربانت نازنین ۲۸

محسن/پسرهای شب یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 02:58 ب.ظ http://nightboys3.blogfa.com

سلام
یکی از دو تا آهنگی رو که بهت قول داده بودم رو به ایدیتون فرستادم ولی دومی رو باید شب تو خونه
آپ کنم امیدوارم خوشتون بیاد
در ضمن یه پیشنهاد داشتم میخواستم نظرت رو در مورد اینکه
لینک همدیگرو تو وبامون بذاریم چیه؟
خبرش رو بهم بده
فعلا بای

دلخون دلنوشته یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:27 ب.ظ http://dalnevshth.persianblog.com/

تهی بودن به تهر تا آنکه پر باشی از خود پسندی جانا ... ظرف تهی را می دوست جای است ولی وای از آنروزی که این ظرف پر می بود دیگر می دوست کجا درآن جا می شد...همیشه پاک باشی تهی از بخل وحسد واغیار ... درکلبه محقر انه خویش چشم انتظار حضور نشانه های حضرت دوستم و ....و بدود تا هنگامه ای دیگر

آوا یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:54 ب.ظ http://nesfe.blogsky.com/

شده ام بت پرست تو قسم به چشمان مست تو بکنج می خانه روز و شب شده ام می دست تو ...
سلام ... ممنونم از اینکه پیشم اومدی.. بازم بیا .. خوشحال می شم... شما هم وبلاگ زیبایی داری....واقعا قشنگه...با تبادل لینک موافقی؟؟؟‌آهنگ وبلاگت هم خیلی قشنگه.... موفق باشی...

آرش یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 04:32 ب.ظ http://arash54.mihanblog.com

زنده باشیم بروزم میکنیم...فعلا نیستیم!

مسلم دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 02:53 ق.ظ http://lovepoem.blogsky.com

زندگی ،بدون روزهای بد نمی شود.بدون روزهای اشک و درد و خشم و غم.اما ، روزهای بد ،همچون برگهای پاییزی،باور کن که شتابان فرو می ریزند، و در زیرپاهای تو، اگر بخواهی ،اسخوان می شکنند ، و درخت استوار و مقاوم بر جای می ماند.درووووووووووووووود.کلی ایول داری.آفرین.فعلا

عرشیا دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 04:24 ق.ظ http://myendlesslove.blogsky.com

سلام نفس من کی گفته من اینجاها نمیام خیلی هم میام :-*
قلمبه سلمبه مینویسی به تریپ لاو ساده ی ما نمیخوره :پی
عشق رو با هر زبونی فریاد بزنی قشنگه >:دی<
مواظب خودش باش عزیز دل برادر

ًهزنغ دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:34 ق.ظ http://hyperickdw.skyblog.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد