یک صندلی کنار رویاهایم بنشینی یا بروی

یک صندلی کنار رویاهایم از ان تو ٫ بنشینی یا بروی

یک صندلی کنار رویاهایم بنشینی یا بروی

یک صندلی کنار رویاهایم از ان تو ٫ بنشینی یا بروی

 
 
گاهگاهی دلم از دست همه میگیرد 
  با تو آنگاه سخن می گویم
  چشم تو باغ من است
  باز هم می رویم

گاهگاهی دلم از دست خدا می گیرد
  و نماز سخنم را به تو رو می سازم
  ساده تر می بازم

گاهگاهی دلم از دست خودم می گیرد
  آب را می پاشم
  آیینه را می شکنم
  در تو گم میشود ایمان تنم

وای , گاهی دلم از دست تو هم می گیرد . . .