در کوچه پس کوچه های ساکت و خاموش این شهر
هزاران صدای خوش سر زنده
با هزاران گام خسته و پای برهنه در گذر است
در کوچه پس کوچه های ساکت و تاریک این شهر
خلایی از هستیست یا قهقه ای از مستی
در کوچه پس کوچه های سرد و سیاه این شهر
تنها یک صداست که منتظر میماند
خاطره ها همه به خواب ابدی فرو رفته اند
ارزشها همه به تهی بودنست
من این منه خالی این مرده زنده مان
منتظر
هنوز هم منتظر چشم به جاده
از پس پنجره بسته
به انتظار نشسته ام
پس چرا نمی ایی
تو ای مرگ
مرگ هم در این دوره زمانه بازیش گرفته و چشم انتظارمان میگذارد:(
مرگ هم در این دوره زمانه بازیش گرفته و چشم انتظارمان میگذارد:(
من به دور دست ها می نگرم
به مرگ تدریجی خورشید
به غربت پرچین های باغ
وزمزمه رودخانه ای که تنهایی ماهی ها را
در خود نهفته است
به جاده یی که در اندوه رفتن مجاله می شود
به تصورگیج مرداب
به اندوه بی رنگ پروانه
وانتظار فرسوده آسیاب های بادی.....
من احساس پرندگان مهاجررا می فهمم
می دانم کوچ سر آغاز تجربه های طولانی ست....
من دست های سرد زمستان را لمس کرده ام
ومی دانم
عمر آدم بر فی
خیلی کوتاه است......
من اشتیاق مر طوب خاک را در تصور آبی باران دیده ام
هنوز،درک فانوس ها از سیاهی شب مسموم است
و تاریکی،از فهمیدن سو سو های بی قرار عاجز مانده
من راز شب ها را می دانم
و تخیل سربی رنگ زنجره هارا
برای ماه معنی می کنم......
وقتی نمانده است
ورفتن در تشویشی گنگ یخ زده است
من سالهاست
که در افکار سرد مرگ پوسیده ام
من به دور دست ها می نگرم
به مرگ تدریجی خورشید
به غربت پرچین های باغ
وزمزمه رودخانه ای که تنهایی ماهی ها را
در خود نهفته است
به جاده یی که در اندوه رفتن مجاله می شود
به تصورگیج مرداب
به اندوه بی رنگ پروانه
وانتظار فرسوده آسیاب های بادی.....
من احساس پرندگان مهاجررا می فهمم
می دانم کوچ سر آغاز تجربه های طولانی ست....
من دست های سرد زمستان را لمس کرده ام
ومی دانم
عمر آدم بر فی
خیلی کوتاه است......
من اشتیاق مر طوب خاک را در تصور آبی باران دیده ام
هنوز،درک فانوس ها از سیاهی شب مسموم است
و تاریکی،از فهمیدن سو سو های بی قرار عاجز مانده
من راز شب ها را می دانم
و تخیل سربی رنگ زنجره هارا
برای ماه معنی می کنم......
وقتی نمانده است
ورفتن در تشویشی گنگ یخ زده است
من سالهاست
که در افکار سرد مرگ پوسیده ام
سلام
فقط میتو نم بگم احسنت
تا بعد
سلام احسنت
تا بعد
سلام احسنت
تا بعد
قالب جدید مبارک
مطلب قشنگی بود مرسی
دیدی بالاخره پینگ شدی؟=d>
سلام
یکی اینکه: زندگی یعنی چکیدن همچو شمع از گرمی عشق.
یکی هم: پرنده مردنی است پرواز را به خاطر بسپار.
فکر کنم همه چی رو گفتم.
یا حق........
منم به انتظار نشستم ولی مطمئنم که مرگ نیس !